دولت موقت سوریه به دلیل مداخلات ترکیه حتی توانایی تصمیم‌گیری مستقل را ندارد

سرویس سوریه - «آلدار خلیل» عضو شورای ریاستی PYD با انتقاد از عملکرد هیئت تحریرالشام تأکید کرد که این گروه به دلیل مداخلات ترکیه حتی توانایی تصمیم‌گیری مستقل را ندارد و حکومت یک‌ساله آن در دمشق، سوریه را از مسیر راه‌حل دموکراتیک دور کرده و به تداوم سیاست‌های حکومت بعث انجامیده است.

به گزارش کردپرس، «آلدار خلیل» عضو شورای ریاستی حزب اتحاد دموکراتیک(PYD) در مصاحبه‌ای اعلام کرد که حکومت یک‌ساله هیئت تحریرالشام، سوریه را از راه‌حل دموکراتیک دور کرده و در واقع تداوم سیاست راست‌گرایانه حکومت بعث است. وی افزود که هیئت تحریرالشام به دلیل مداخلات ترکیه حتی توانایی تصمیم‌گیری مستقل را ندارد.

«آلدار خلیل» عضو شورای ریاستی حزب اتحاد دموکراتیک(PYD) در مصاحبه‌ با آژانس خبری فرات اظهار داشت: «یک سال از فروپاشی دولت سوریه و به قدرت رسیدن هیئت تحریرالشام در دمشق گذشت. آمدن هیئت تحریرالشام به قدرت، نه به خودی خود بود و نه به عنوان نماینده خواسته‌های مردم سوریه؛ بلکه به مثابه یک طرح و برنامه‌ریزی نیروهای خارجی بود که در روند سوریه مداخله کردند و هیئت تحریرالشام را به قدرت رساندند. این نیروها با یکدیگر همکاری کردند. به‌ویژه پس از حوادث غزه و تنش‌های میان اسرائیل و برخی کشورهای منطقه، توازن‌های منطقه‌ای تغییر کرد و این تغییر در اتخاذ تصمیم برای تغییر دولت مؤثر بود. اما امروزه هیئت تحریرالشام که در دمشق در قدرت است، به هیچ وجه مطالبات مردم سوریه را نمایندگی نمی‌کند. این نهاد نه سخنگوی قیام مردم است و نه حامل اراده مردمی. برعکس، این حکومتی که تشکیل شده، در جوهره خود نسخه‌ای متفاوت از حکومت بعث است. تنها چیزی که تغییر کرده، میل ایدئولوژیک است. حزب بعث در گذشته خود را در خط چپ تعریف می‌کرد، اما امروزه هیئت تحریرالشام بر یک خط ایدئولوژیک راست‌گرای رادیکال تکیه دارد. علاوه بر این، در حوزه‌های اقتصاد، سیستم قضایی، درک از پارلمان، مدیریت دولتی و شیوه کار، تابلوی پدیدار شده نماینده واقعی سوریه نیست.»

آلدار خلیل تصریح کرد: «نقش ترکیه در سوریه مشخص است. از سال ۲۰۱۱ و زمانی که اعتراضات علیه اسد شروع شد، ترکیه مستقیماً وارد عرصه سوریه شد. گروه‌هایی را که خود را اپوزوسیون می‌نامیدند تحت کنترل خود درآورد و به نام آن‌ها در سوریه مداخله کرد. این مداخله تنها به عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک محدود نماند. گروه‌های مسلح وابسته به ترکیه در میدان فعال هستند و بخشی از جغرافیای سوریه عملاً تحت اشغال است. دولت ترکیه به سطحی رسیده است که تنها در صورتی که به نفعش باشد، تغییری در سوریه را می‌پذیرد. در اصل، خود را به عنوان یک قیم بر سوریه مستقر کرده و سوریه را اداره می‌کند. امروز الشرع و گروهش دمشق را اداره می‌کنند، اما نمی‌توانند بسیاری از تصمیمات حیاتی را به شکل مستقل بگیرند. تا زمانی که ترکیه نگوید این کار را بکنید؛ نمی‌توانند گامی بردارند. ترکیه از حوزه نظامی تا زیرساخت‌های فنی در بسیاری از مسائل مستقیماً مداخله‌گر است. می‌گوید: ما سربازان و افسران شما را آموزش می‌دهیم؛. سیستم‌های اینترنت و تلفن را تحت کنترل گرفته است. مکانیسم‌های امنیتی را کنترل می‌کند و در اقتصاد مداخله می‌نماید. ترکیه می‌خواهد سوریه را به سیستمی تبدیل کند که تداوم خودش باشد. وقتی مردم سوریه تلاش می‌کند مشکلات داخلی خود را حل کند نیز اجازه این کار را نمی‌دهد. برای مثال، هاکان فیدان با وجود اینکه وزیر خارجه سوریه نیست، درباره سوریه بیش از وزیر خارجه این کشور بیانیه می‌دهد. این وضعیت سطح مداخله را به روشنی نشان می‌دهد.»

آدار خلیل در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «آمدن هاکان فیدان به دمشق و هدف هیئت همراه او روشن است: شرایط ترکیه را بر دمشق تحمیل کنند و طرح آینده خود را به کرسی بنشانند. پیام آن‌ها این است: اگر توافقی بر سر شمال و شرق سوریه صورت گیرد، باید مطابق شرایط ما باشد؛. ترکیه شرایط خود را پیش روی همگان می‌گذارد. برای اجرای این کار نیز بر مدیریت خودگردان فشار نظامی ایجاد می‌کند و از طریق رسانه‌ها، شمال و شرق سوریه را آشکارا تهدید می‌کنند. با زبانی بسیار تهدیدآمیز صحبت می‌کنند؛ گویی به گروه‌های مسلح تحت کنترل خود و وابستگان دمشق نشان می‌دهند که چگونه باید ما را تهدید کنند. هدف آن‌ها این است که شمال و شرق سوریه شرایط آن‌ها را بپذیرد. تحمیل آن‌ها این است: می‌گویند یا باید سیستم خود را تصفیه کنید یا آنچه ما خواسته‌ایم را بپذیرید. ترکیه با این تهدیدها در عین حال می‌خواهد دمشق را نیز به این کار عادت دهد. می‌خواهد بگوید: بگذارید ما شمال و شرق سوریه را تهدید کنیم، بگذارید منطقه شرایط ما را بپذیرد؛. حتی برای اینکه میان ما و دمشق توافقی صورت نگیرد، تمام تلاش خود را خواهند کرد. باید این را به وضوح گفت: اگر مداخله‌ای صورت گیرد، این مداخله بخشی از طرحی خواهد بود که علیه منافع مردم سوریه و وحدت مردمان سوریه آماده شده است.»

خلیل افزود: «توافق ۱۰ مارس با خطوط کلی ترسیم شده بود و امیدی ایجاد کرده بود که بر پایه این توافق، یک فرآیند نوسازی می‌تواند پیش برده شود. این توافق از هشت بند تشکیل شده بود و این بندها موضوعات بنیادین آینده سوریه را در بر می‌گرفت. چنین گفته می‌شد: حکومت اسد رفت. نیاز به ساختن یک سوریه نوین است. بیایید قانون اساسی این کشور را با هم بنویسیم، پارلمان آن را با هم تأسیس کنیم و انتخابات برگزار کنیم. بیایید کشورمان را با هم برنامه‌ریزی کرده و با هم بسازیم. ۶۰ سال ما زیر سایه یک حکومت استبدادی زندگی کردیم و دیگر بایستی این کار را همگی با هم انجام می‌دادیم. در این چارچوب، مشخص می‌شد که ما برای کل سوریه یک سیستم مشترک برقرار می‌کنیم و به عنوان شمال و شرق سوریه، بخشی از آن خواهیم بود. یعنی ما نه جدا از سوریه، بلکه با آن یکپارچه خواهیم بود. بر این اساس نیز هدف بر این بود که ادغام دموکراتیک در عمل محقق شود. اما تا به امروز هیچ‌یک از این بندها را اجرا نکردند. آن‌ها همیشه فقط این را می‌گویند: 'گام آخر را بردارید. یعنی SDF از ساختار فعلی خود خارج شود و وابسته به دمشق شود. اکنون در این کشور سیستم حقوقی که از مردم شمال و شرق سوریه محافظت کند هنوز ساخته نشده است. ما یک قول و تضمین خواسته‌ایم که متأسفانه آن قول نیز داده نشد. کار به جایی رسید که تنها دو روز پس از امضای پیمان ۱۰ مارس، اعلامیه قانون اساسی صادر شد. در این اعلامیه، دقیقاً مواردی برخلاف بندهای امضا شده در ۱۰ مارس گنجانده شد.»

کد مطلب 2792066

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha