به گزارش کردپرس، در پی درگیریهای اخیر میان نیروهای دولتی سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) در محلههای کردنشین حلب، کارشناسان بنیاد دفاع از دموکراسیها معتقدند که ریشه بحران نه در یک حادثه امنیتی مقطعی، بلکه در شکافهای عمیق حلنشده میان دمشق و نیروهای کرد و نقش فزاینده و تنشزای ترکیه نهفته است. به باور این کارشناسان، فشار برای ادغام فوری و خلع سلاح شتابزده SDF، بدون اقدامات اعتمادساز، میتواند سوریه را بار دیگر به چرخه درگیری بازگرداند.
تایلر استپلتون، مدیر ارشد روابط دولتی در بنیاد دفاع از دموکراسیها ، با تأکید بر تداوم شکافها میان طرفین میگوید اختلافات ساختاری میان نیروهای دموکراتیک سوریه و نیروهای امنیتی دولت سوریه همچنان حلنشده باقی مانده است. به گفته او، ترکیه رویکردی خصمانه نسبت به خودمختاری کردها دارد و بهدنبال امتیازدهی فوری و ادغام کامل SDF در یگانهای دولتی است؛ رویکردی که از نظر استپلتون، بدون اعتمادسازی، نهتنها ثباتزا نیست بلکه خطرناک است. او تصریح میکند که آنکارا با دمشق توافقهایی در حوزه تسلیح و آموزش نظامی منعقد کرده، اما هدف اصلی این همکاریها ایجاد اهرم فشار علیه SDF و تحمیل خلع سلاح و امتیازهای بزرگتر است. از نگاه او، ایالات متحده باید این الگو را درک کند و حمایت خود از SDF—بهعنوان نیرویی کلیدی در مبارزه با داعش—را ادامه دهد.
ادموند فیتون-براون، پژوهشگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها ، همزمانی درگیریهای حلب با سفر هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، به دمشق را معنادار میداند. به گفته او، فیدان از معماران پروژه جدید نفوذ ترکیه در خاورمیانه و مدیترانه شرقی است و بروز درگیریها در چنین مقطعی غافلگیرکننده نیست. فیتون-براون کاهش تنش پس از درگیریها را نشانهای از آن میداند که دمشق مایل نیست صرفاً مجری دستورات و اولتیماتومهای آنکارا باشد. او هشدار میدهد که احمد الشراع، رئیسجمهور موقت سوریه، اگر قصد دارد بهعنوان یک رهبر ملی موفق شود، ناگزیر است با اقلیتهای قومی و مذهبی—از جمله کردها—با حساسیت و انعطاف بیشتری برخورد کند.
در ارزیابی تندتر، سینان جیدی، پژوهشگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها ، ترکیه را بازیگر اصلی بیثباتکننده در سوریه معرفی میکند. به گفته او، اظهارات مقامات ترکیه از رجب طیب اردوغان تا هاکان فیدان نشان میدهد که آنکارا بیش از هر چیز به تشدید تنشها تا آستانه درگیری مسلحانه علاقهمند است. جیدی معتقد است اردوغان با دامن زدن به احساسات ضدکردی، در پی بسیج پایگاه رأی داخلی و منحرف کردن افکار عمومی از بحران اقتصادی ترکیه است. از نگاه او، روایتسازیهای تفرقهافکنانه، دشمنتراشی و بزرگنمایی نقش منطقهای ترکیه، ابزارهایی برای توجیه این سیاست هستند.
احمد شراوی، تحلیلگر پژوهشی بنیاد دفاع از دموکراسیها ، نیز با تمرکز بر پیامدهای راهبردی این روند هشدار میدهد که واشنگتن بر این فرض سرمایهگذاری کرده که احمد الشراع قادر به تثبیت سوریه خواهد بود، اما فشارهای ترکیه او را در مسیر معکوس قرار میدهد. به گفته شراوی، مطالبه آنکارا برای خلع سلاح SDF، این نیرو را در برابر دولتی شکننده و فاقد ارتش منسجم و منضبط آسیبپذیر میکند. او تأکید میکند که اگرچه هیچیک از طرفها خواهان جنگی تمامعیار نیستند، اما نفوذ سلطهجویانه ترکیه بر نیروهای مسلح سوریه میتواند کشور را بهسوی درگیری تازه سوق دهد و شکافهای موجود را عمیقتر کند.
جمعبندی کارشناسان بنیاد دفاع از دموکراسیها نشان میدهد که مسیر ثبات در سوریه جدید از ادغام شتابزده و مبتنی بر اجبار نمیگذرد. بدون چارچوبی تدریجی، تضمینهای امنیتی و سیاسی برای کردها، و مهار نقش تنشزای بازیگران خارجی—بهویژه ترکیه—درگیریهای موضعی مانند حوادث حلب میتواند به بحرانی فراگیرتر تبدیل شود؛ بحرانی که نهتنها آینده روابط دمشق و کردها، بلکه ثبات شکننده کل سوریه را تهدید میکند.

نظر شما